گروه کوثر :: *مشکات*کانون قرآن و عترت
کدستان
صفحه اصلیدرباره کانونثبت نامدل نوشتهتماس با ما
کدستان
پل ارتباطی
برای ارتباط با ما میتواند از طریق ایمیل و سامانه پیام کوتاه اقدام نمایید
Meshkat.abru@gmail.com
10004414029466
با تشکر
 X با سلام
به سایت کانون قرآن و عترت خوش آمدید
برای استفاده از تمام امکانات سایت و نمایش بهتر از مرورگر گوگل کروم و فایرفاکس استفاده کنید
برای بهبود هرچه بیشتر مطالب و کارایی بهتر سایت، ما را از نظارات خود مطلع سازید
نظرات شما موجب دلگرمی ما خواهد بود
از حسن انتخاب شما ممنونیم

*مشکات*کانون قرآن و عترت

کانون قرآن و عترت دانشگاه آیت الله بروجردی(ره)

کانون قرآن و عترت دانشگاه آیت الله بروجردی(ره)

هرچه میخواهد دل تنگت بگو

آیه روز

شرح احادیث

نواها

آخرین نظرات

معرفی لینک های مفید

طبقه بندی موضوعی

سال 93

حدیث روز

سایت مراجع معظم تقلید

ختم قرآن گروهی

اوقات شرعی

عضویت در کانون

۴۱ مطلب توسط «گروه کوثر» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

معجزات قرآن...

 

 

 

" و این نشانه ای است برای کسانی که می اندیشند "


 
نویسنده : مژگان مهری

 

  • گروه کوثر
  • ۰
  • ۰


دکتر شریعتی چه زیبا می گوید:



اما آنها نماز اجاره ای می خوانند و روزه اجاره ای می گیرند؛

مثلا :یک سال نماز به صد تومان ،یک سال روزه به دویست تومان ؛

  • گروه کوثر
  • ۰
  • ۰

گفتگو با خدا





نویسنده : مژگان مهری
  • گروه کوثر
  • ۰
  • ۰

امروز یکم باهاتون حرف دارم،بعدشم چندتا عکس دارم که نشونتون بدم.شکلک های شباهنگShabahang

دوستان عزیز،کسایی که منت می ذارید میایید وب ما،قدم روی چشممون می ذارید...قربون قدمتون،این وبسایت به نظرات شما پایبنده،خوشتون بیاد یا نیاد،انتقاد یا تشویق...

امروز یکم می خوام از یکی از تجربه هایی که بدست آوردم براتون حرف بزنم.

  • گروه کوثر
  • ۰
  • ۰


1.خداوندا ،مگذار آنچه را که حق می دانم ؛به خاطر آنچه که بد می دانند ،کتمان کنم ...

2.خداوندا مرا به بزرگی چیزهایی که داده ای آگاه و راضی کن ،تا کوچکی چیزهایی که ندارم آرامشم را بر هم نریزد...


3.اگر حس روییدن در تو باشد ،حتی در کویر هم رشد خواهی کرد...

  • گروه کوثر
  • ۰
  • ۰

یا امام رئوف


یا امام رئوف ...


تا به خودم آمدم ،ثانیه ثانیه های جوانی ام آرام آرام از پی هم گذشته بودند.روزگار عجیبی بود ،روز را شب و شب را روز کردن ،

خدای من ...

همچون خمیری بودم که به اشکال مختلف قابل تغییر باشد ،ولی انگار چیزی در وجودم کم بود ،گویی فهمیده بودم که با خوبان تفاوت دارم ، اما چه تفاوتی ؟ ،به دنبال معنایی برا زندگی ام می گشتم ... حیران و سرگردان در وادی تلخ روزهای بی کسی ،که دورم پر بود از آدم های مختلف ،سر می کردم .شاید ،واژه ای مانند عشق در درونم بیگانه شده بود ،عشق...

نمی دانم ولی روزهای سختی بود ،روزه ها ماه ها سپری شد تا معجزه ای در درون من رخ دهد ،معجزه ای از جنس عشق...

مرا به سفری دعوت کردند که حتی به فکرم هم خطور نمی کرد ،

  • گروه کوثر