من یک دختر آزادم چرا که از
دامن من مرد به معراج می رسد , چرا که خطبه های جانسوز زینب علیه السلام هنوز در
گوشم می پیچد, آن جا که در مجلس یزید فریاد بر می آورد (ای پسر آزادشدگان آیا
عدالت آن است که زنان و کنیزان خود را پشت پرده جای دهی ولی دختران رسول خدا را اسیر
نموده و پرده آبرو و حرمت آنان را بردری و صورت آنها را بگشایی؟) . من یک دختر
آزادم چرا که حضرت زهرا الگوی من است, وقتی چادر او را می پوشم دست نوازش حضرت را
حس می کنم . زن غربی هر روز خودش را با هوس مردان گنه کار ست می کند و من هر روز
خودم را با آیه 31 سوره نور، حتی اگر هر ثانیه مدل های جدید به بازار آید . فاطمه
زهرا (سلام الله علیها) یک زن غربی نبود و این است دلیل غربت فاطمه در کوچه های
امروز ماست! راستی فاطمه جان ! مگرچند تار مو با تو چه می کرد، آن روزکه برای
ایراد خطبه فدک رفتی ,آن چادر بلند دست و پایت را نمی گرفت ؟ مگر چند تار مو با
دختر خردسال ابا عبدالله چه می کرد آنجا که با آستین روی خود را گرفته بود و اشک
می ریخت و می گفت : آیا پارچه ای هست تا سرم را با آن بپوشانم ؟ من یک دختر آزادم
چون با حجاب خود به حیای در مقابل خلق رسیده ام و این حیا مرا به حیای در مقابل
پروردگارم خواهد رساند . من یک دختر آزادم چرا که برای انتخاب حجاب فاطمه هر طعنه
ای را به جان می خرم و لذت می برم از اینکه به اسم فاطمه بر سرم بکوبند . مگر به
اسم خدا بر سر پیامبر خدا نکوبیدند؟ اصلا بگذار فاطمه تاج سر من باشد . فاطمه ای
که عصاره تمام خلقت است...
من یک دختر آزادم زن
غربی درچهار راه ها برهنه ایستاده تا کسی نگاهش کند و من تابستان و زمستان چادر
مشکی برسر می کنم تا خدا نگاهم کند . برای دختر آزاد خدا یعنی همه قران همه احکام
نه فقط نماز و روزه اش . من یک زن آزادم و هر روز با حیا و عفافم بر فاطمه سلام می
کنم . من زیبایی تنم را پوشانده ام تا خدا به من زیبایی روح عطا کند . من یک دختر
آزادم و فردا به دخترم هم خواهم گفت که فاطمه همه اش حیا بود , به دخترم خواهم گفت
مثل من باشد چرا که من این راه را با عقیده کامل انتخاب کرده ام . من یک دختر
آزادم و می خواهم خوردنم ,پوشیدنم, معاشرتم , نفس کشیدنم , حرف زدنم , قدم بر
داشتنم و حتی سکوتم اسلامی باشد . من یک دختر مسلمانم و تمام شعور و شعارم این
جمله شهیدآوینی است که گفت :شیطان حکومت
خویش را برضعف ها و ترس ها و عادات بنا کرده است ؛ و اگر تو نترسیدی و از عادات
مذموم خویش دست برداری و ضعف خویش را با کمال خلفه الهی جبران کنی , دیگر شیطان را
بر تو تسلطی نیست.
- ۹۳/۰۸/۱۷
عشق خداوند
88 - هر که ذره ای و لحظه ای از عشق خداوند را به خودش درک کند بی تردید از شرم می میرد و آرزوی نابودی می کند! و تا اینگونه نمیرد و فناجو نشود دیدارش نمی کند! « به یاد آور که آرزوی مرگ می کردی قبل از آنکه او را دیدار کنی حال آنکه دیدارش کردی.» قرآن- و اینست که گفته شده تا آدمی نمیرد پروردگارش را دیدار نمی کند. و این موت اگر نفسانی و وجدانی باشد بمراتب بهتر و برتر است به لحاظ استحقاق دیدارش!
از کتاب" عقل الهی " استاد علی اکبر خانجانی
لینک دانلود از وبلاگ نور هستی:
http://d01.megashares.com/dl/8gWEFxW/aghle%20elahi.zip