اما،اما علی جز چاه های پیرامون مدینه چاه های نخلستان ها صاحب سری نداشت و اگر می داشت چرا سر در حلقوم چاه برد؟چرا از شهر و خانه و خانواده اش به نخلستان ها پناه برد؟چرا تنها بنالد؟چرا دردهای بی رحم و سنگینش را ناچار باید در چاه بریزد؟این ها جز به خاطر آن است که علی تنها است؟در میان شیعیانش نیز تنها است؟
علی از محمد تنها تر است!علی از خدا نیز تنها تر است!
خدا برای تنهایی اش آدم را آفرید،محمد سلمان فارسی را یافت اما،اما علی تا پایان حیاتش تنها ماند.از میان خیل شیعیانش جز چاه های پیرامون مدینه کسی نداشت.
علی سراپا مملو از خداست؛سوخته ی آتش اوست،گرم هوای اوست،غرق یاد اوست:«من در هیچ چیز نمی نگرم،مگر آنکه پیش از آن با آن و پس از آن او را ببینم»
نویسنده:p.a
منبع:کویر دکتر شریعتی